دانش آموز تنبل
شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۴۴ ب.ظ

مغزما اکسید گشت و سوختیم
بس که فیزیک و شیمی اموختیم
هی اسید و باز دعوا میکنند
خاک عالم برسرما می کنند
درس چون در مغز داغم میرود
می شود فرا رو فوری می پرد
بارسنگین فیزیک لج کرده است
اهرم ذهن مرا کج کرده است
این مسائل که فیزیک برهم زده
مرکز ثقل مرا برهم زده
روز و شب معلوم و مجهول می کنم
ذهن خود اینگونه مشغول می کنم
جبرو مجهولات ان درد است درد
چهره ام ازدست جبر زرد است زرد
من دگر ازدست سینوس خسته ام
همچنان که از کسینوس خسته ام
گه گله ازدست تانژانت می کنم
گه شکایت از کتانژانت میکنم
x وy گم کرده ام من سالها
وای برحال چو من بی حالها
از زبان خارجه آشفته ام
در سر زنگ زبان من خفته ام
جمله ی معلوم چرا مجهول شود
مصدر بیچاره هی معلوم شود
گر بخوانی بیست بار این زیست را
باز هم هرگز نبینی بیست را
یا درون ساقه یا در ریشه ام
عاقبت هم تیشه زد بر ریشه ام
از زمانی که عربی خوانده ام
لا به لای ریشهی فعل مانده ام
قلبم از جغرافیا غمگین شده
بس که کوه داره عجب سنگین شده
تا مدیر ما زند زنگ خلاص
با شتاب نور گریزیم از کلاس
الغرض ای دوستان من خسته ام
در کلاس چون مرغکی پر بسته ام
بس که فیزیک و شیمی اموختیم
هی اسید و باز دعوا میکنند
خاک عالم برسرما می کنند
درس چون در مغز داغم میرود
می شود فرا رو فوری می پرد
بارسنگین فیزیک لج کرده است
اهرم ذهن مرا کج کرده است
این مسائل که فیزیک برهم زده
مرکز ثقل مرا برهم زده
روز و شب معلوم و مجهول می کنم
ذهن خود اینگونه مشغول می کنم
جبرو مجهولات ان درد است درد
چهره ام ازدست جبر زرد است زرد
من دگر ازدست سینوس خسته ام
همچنان که از کسینوس خسته ام
گه گله ازدست تانژانت می کنم
گه شکایت از کتانژانت میکنم
x وy گم کرده ام من سالها
وای برحال چو من بی حالها
از زبان خارجه آشفته ام
در سر زنگ زبان من خفته ام
جمله ی معلوم چرا مجهول شود
مصدر بیچاره هی معلوم شود
گر بخوانی بیست بار این زیست را
باز هم هرگز نبینی بیست را
یا درون ساقه یا در ریشه ام
عاقبت هم تیشه زد بر ریشه ام
از زمانی که عربی خوانده ام
لا به لای ریشهی فعل مانده ام
قلبم از جغرافیا غمگین شده
بس که کوه داره عجب سنگین شده
تا مدیر ما زند زنگ خلاص
با شتاب نور گریزیم از کلاس
الغرض ای دوستان من خسته ام
در کلاس چون مرغکی پر بسته ام
- ۹۴/۱۲/۱۵