۱۸
اسفند

ادیسون به خانه برگشت یادداشتی به مادرش داد و گفت: این را معلم داد گفت فقط مادرت بخواند!
مادر در حالی که اشک در چشمانش داشت برای کودکش خواند : «فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است. آموزش او را خود بر عهده بگیرید.»
سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود.
روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع بود در خانه ، خاطراتش را مرور میکرد که برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد. آن را درآورد و خواند ؛ نوشته بود : «کودک شما کودن است! از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم!»
ادیسون ساعتها گریست و در خاطراتش نوشت : توماس ادیسون کودک کودنی بود که توسط مادرقهرمان ، مخترع قرن شد.